رشد ۳۷ درصدی مبادلات تجاری چین و جهان عرب در سال ۲۰۲۱ / در اجرای قرارداد ۲۵ ساله با چین تعجیل شود
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۰۳۵۹۲
قمری با اشاره به لزوم تکمیل اجرای قرارداد 25 ساله ایران و چین گفت: اگرچه عربستان بزرگترین تامین کننده نفت چین است ولی به تنهایی نمی تواند نیاز نفتی آنها را تامین کند.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ طی هفتههای گذشته قرارداد سرمایه گذاری بین چین و برخی کشوهای عربی منعقد شد و همچنین در نشست پایانی بیانهای مورد توافق طرفین قرار گرفت که برخی بندهای آن در تعارض با منافع ایران به حساب میآمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دانشجو: رفتار تجاری و تعاملات اقتصادی چین با دیگر کشورها را چگونه ارزیابی میکنید؟
احسان قمری، مدیرکل سابق دفتر توسعه خدمات بازرگانی سازمان توسعه تجارت انگیزه طرفین این تعامل اقتصادی را شرح داد و گفت: همزمان با سفر رییس جمهور چین به ریاض، پکن نسبت به انعقاد قرارداد ۳۰میلیارد دلاری با ریاض و قرارداد ۶۰میلیارد دلاری گازی با دوحه اقدام کرد. کشورهای عربی، بزرگترین شریک تجاری چین در خاورمیانه هستند و جمهوری خلق چین، سیاستهای خود را در راستای نیاز به ذخایر سه هزار میلیارد دلاری کشورهای منطقه تعیین کرده است لذا سرمایه گذاری در خاورمیانه برای پکن از اهمیت شایانی برخوردار است. این کشور هم و غمش را برای رقابت با ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه قرار داده و لذا قصد دارد احتیاط را کنار گذاشته و و ملاحظات چند جانبه اش در خاورمیانه را بسط دهد. البته توافقاتی که چین با کشورهای عربی منطقه خاورمیانه انجام میدهد با توافقات ایالات متحده آمریکا با کشورهای عربی، تفاوت ماهوی دارد. چین در کلیه مسائل از جمله موضوعات اقتصادی با هیچ کشوری اتحاد استراتژیک ندارد و منافع اقتصادی خود را حتی در مناطق دیگر پیگیری میکند. این روال در جنوب شرق آسیا با وجود مسایلی که در خصوص تایوان وجود دارد هم صادق است.
این اقتصاددان ادامه داد: اما نباید فراموش کنیم که روابط ایالات متحده با کشورهای عربی در راستای اتحاد استراتژیک آمریکا و اسراییل بوده و حتی آمریکاییها حاضرند برای حفظ امنیت رژیم صهیونیستی از نیروهای نظامی خود نیز استفاده کند. اما چینیها اعتقاد دارند که باید با همه کشورها روابط اقتصادی داشته باشند و از سوی دیگر انتظار دارند که تفاهم نامهها اجرایی شود لذا در این خصوص باید دقت کرد که قراردادهای مربوط به تفاهم ۲۵ساله با چین، هر چه زودتر منعقد و اجرایی شود. فراموش نشود که چین متحد هیچ کشوری نیست و فقط به دنبال منافع خودش هست.
قمری به روابط ریاض واشنگتن اشاره کرد و گفت: از سوی دیگر سفر رییس جمهور چین به ریاض در حالی صورت گرفت که روابط ریاض و واشنگتن بر سر موضوعاتی مانند انرژی، امنیت منطقهای و حقوق بشر متشنج است. حجم مبادلات تجاری پکن و جهان عرب در سال ۲۰۲۱، به حدود ۳۳۰میلیارد دلار رسیده که نسبت به سال ۲۰۲۰، سی و هفت درصد رشد داشته است. سهم تجارت دو جانبه چین و عربستان، ۸۰میلیارد دلار اعلام شده است. گذشته از نفت و نیازی که چین و کشورهای غربی به عنوان خریدار و فروشنده به یکدیگر دارند. اساس رابطه امروز کشورهای عربی و چین، اهداف مشترک و اجماع سیاسی در مورد مسایل منطقهای و بین المللی است.
دانشجو: آیا این اتفاق میتواند اثرات جانبی برای اقتصاد ایران داشته باشد و بر تعاملات تجاری بین ایران و چین اثرات منفی بگذارد؟
این استاد دانشگاه پاسخ داد: در خصوص روابط ایران و چین و تاثیر قراردادهای سرمایه گذاری منعقده میان عربستان و ریاض، باید گفت که در تفاهم ۲۵ساله ایران و چین، هیچ امتیاز استعماری و خارج از قانون اساسی به چین داده نشده است و اصلا در تفاهم نامه به جزییات پرداخته نشده است و صرفا تعهداتی ملی در آن مشخص شده است. به این معنا که چینیها موظف به سرمایه گذاری در ایران میشوند، اما اینکه به جزییات اشاره شود در تفاهم نامه چیزی وجود ندارد. در واقع، آن تفاهم نامه، زمینهای برای انعقاد قراردادهای مختلف در زمینههای مختلف است که تا کنون و به دلایل مشکلات موجود به تعویق افتاده است.
وی همچنین افزود: در خصوص تاثیر توافقات عربستان و چین بر تفاهم نامه ۲۵ ساله باید در دو دوره زمانی کوتاه مدت و بلند مدت به این مسأله نگریست. در کوتاه مدت، مهمترین مانع در پیشبرد و اجرایی کردن تفاهم ۲۵ساله، تحریمهای ظالمانه علیه ایران بوده که اقتصاد کشور را تحت الشعاع قرار داده است، ولی در بلند مدت این امکان وجود دارد که عربستان از میان رقبا یکی را انتخاب کند البته روابط ایران و عربستان و کاهش یا افزایش تنشها هم بر این مسأله اثر دارد.
مدیرکل سابق دفتر توسعه خدمات بازرگانی سازمان توسعه تجارت خاطر نشان کرد: قراردادهای اقتصادی اخیر عربستان و چین، اصولا به روابط تجاری ایران و چین، خصوصا در حوزه نفت خللی وارد نمیکند. چرا که نفت ایران و عربستان با هم تفاوت دارند و جنسشان فرق دارد. عربستان هم به تنهایی نمیتواند نیازهای چین را تأمین کند.
وی ادامه داد: باید به این نکات هم توجه کرد که عربستان، به تنهایی ۱۸درصد از نیازهای نفتی چین را تأمین میکند به این معنا که عربستان، بزرگترین تامین کننده نفت چین میباشد. در مقابل هر چند ایران جهت رقابت با عربستان و روسیه مجبور است نفت خود را با قیمت کمتری بفروشد، ولی با این وجود سهم بسیار کمتری از واردات نفت پکن را به خود اختصاص داده است. همچنین وجود شبکههای زیرساختی مانند کریدور اقتصادی چین و پاکستان، تضمین میکند که محمولههای نفتی خلیج فارس سریعتر و ارزانتر به چین برسد، اما از نظر چینیها ایران یک قدرت آسیایی بوده و نمیخواهد روابطش با ایران تحت الشعاع قرار گیرد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: چین چین و عربستان عربستان ایران چین قرارداد 25 ساله ایران و چین کشور های عربی سرمایه گذاری ایران و چین تفاهم نامه کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۰۳۵۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده فعالشدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقامهای ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشستها میتوانند مقدمهای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.
به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزههای جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشورهای خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاههای تاریخی موجب وارد آمدن آسیبها و خساراتی شده است.
با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژهای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تورهایی به کشورهای آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقاییها را یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.
معادلهای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمودهای عینیتری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.
۱. بازارِ رو به رشد کشورهای آفریقاییقاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخصهای اقتصادی در شمار قابل ملاحظهای از کشورهای افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشورها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره میکنند.
در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوارها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشورهای آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشورهای جهان تبدیل میکنند. ایران نیز با توجه به ظرفیتهای صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. میتواند کالاهای ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشورهای آفریقایی میتوانند آنها را در مقایسه با نمونهای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.
موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.
۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللیبلوک کشورهای آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهادها و سازمانهای بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آنها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهادهای بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.
در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشورهای آفریقایی میتواند روی کارتِ رایدهی آنها در نهادهای بین المللی حساب ویژهای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر به حساب میآید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنشها و رقابتهای ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار میشود.
۳. توسعه نفوذ بینالمللی ایران در قالب یک قدرت منطقهایدر نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقهای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقهای، طرح و برنامههایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مسالهای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب میشود.
حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیتهای نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشورهای آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشورهای آفریقایی، بسترهای مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشورهای آفریقایی ایجاد کرده اند.
بسترها و ظرفیتهایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقهای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار میشوند. معادلهای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.